ژِِئوپلیتیک امروز

این وبلاگ در خصوص ارائه مقالات ومطالب تخصصی جغرافیای سیاسی توسط محمود واسعی دانش آموخته کارشناسی ارشدجغرافیای سیاسی ایجاد شده

ژِِئوپلیتیک امروز

این وبلاگ در خصوص ارائه مقالات ومطالب تخصصی جغرافیای سیاسی توسط محمود واسعی دانش آموخته کارشناسی ارشدجغرافیای سیاسی ایجاد شده

چهره متغیر امنیت ملی



چهره متغیر امنیت ملی

تألیف : رابرت ماندل

ترجمه : پژوهشکده مطالعات راهبردی

انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردیتهران 1379-  224 صفحه


تلخیص:محمد دهرویه

در نظام بین الملل ، کشورها از لحاظ امکانات و توانائیهای مادی و معنوی در یک سطح قرار ندارند . به همین دلیل ، منافع دولتها با یکدیگر متفاوت است و این امر به بروز درگیری بین آنها می انجامد . براین اساس ، تلاش مستمر برای تأمین امنیت ملی و یا گسترش دامنه آن یکی از مهمترین اولویتهای کشورها در عرصه روابط بین المللی است . تأمین بالاترین حد امنیت ملی یکی از نگرانیهای عمده دولتها و یکی از پایه های سیاست خارجی آنها در گذشته  و حال تلقی می شود .

در فصل اول این کتاب ، نویسنده ضمن اشاره به تحولات جهانی در سالهای پایانی دهه هشتاد میلادی معتقد است این دگرگونی طی سه مرحله : کاهش حاکمیت ملی ، افزایش وابستگی متقابل جهانی و بالاخره بالا گرفتن کشمکشهای هرج و مرج گونه صورت پذیرفته است ادامه مطلب ...

نظریه برخورد تمدنها


نظریه  برخورد تمدنها (هانتینگتون و منتقدانش)

ترجمه و ویراستاری مجتبی امیری

دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل وزارت امور خارجهتهران 1381 - 290 صفحه


تلخیص:محمد دهرویه

ساموئل هانتینگتون ، استاد علوم سیاسی دانشگاه هاروارد ، در تابستان 1372 با انتشار مقاله ای در فصلنامه آمریکایی « فارین افیرز » ، نظریه جدید « برخورد تمدنها » را مطرح نمود و آن را چارچوب مفهومی برای دوره بعد از جنگ سرد اعلام کرد . وی با طرح بموقع این نظریه ، موجب گردید تا اهداف ، ابزارها و ارزشهای موثر در سیاست بین الملل ، مورد بازنگری قرار گیرد . این کتاب شامل سه بخش می باشد که عباتند از : 1 ) بررسی نظریه برخورد تمدنها به صورت کلی 2 ) اصل نظریه هانتینگتون که شامل مقاله اولیه نویسنده ، یک مصاحبه و پاسخ او به منتقدانش می باشد و 3 ) طیف وسیعی از آرای منتقدان نظریه .

 

ادامه مطلب ...

ژِِئوپلیتیک قرن21

ژئوپلتیک در قرن بیست و یکم

دکتر عزت اله عزتی

انتشارات سمت

تهران 1388 - 233 صفحه

تلخیص:محمد دهرویه

قرن بیست و یکم که باید آن را قرن فجایع انسانی نامید پایان پذیرفت . علت این نامگذاری میزان سنگین تلفات انسانی به دلیل وقوع جنگها و درگیریها در این قرن نسبت به نوزده قرن گذشته بود . در قرن بیستم مفاهیم ، نظریه ها و فرضیات ژئوپولیتیکی بیشتر از استراتژیهای نظامی متأثر و از این رو قطب بندی در جهان مطرح بود ولی این تفکرات به دلایل عینی نتوانست از فکر به عمل در آید و این رخداد خود عاملی شد که مفاهیم و فرضیات ژئوپولیتیکی قرن بیست و یکم تغییر کنند .

ادامه مطلب ...

منطقه گرایی با رویکرد سیاسی-امنیتی

محمد دهرویه-اردیبهشت1390

تاریخچه :

طی سال‌های گذشته بحث‌های زیادی درخصوص منطقه و روندهای منطقه‌گرایی در روابط بین‌الملل آغاز شده است . منطقه (Region) به فضای خاص جغرافیایی اطلاق می‌شود که از یک سلسله پدیده‌های مشابه و عوامل پیوند‌دهنده فرهنگی ، قومی ، مذهبی ، نژادی ، اقتصادی ، سیاسی ، امنیتی و اجتماعی برخوردار است . روند رشد و تکامل منطقه‌گرایی (Regionalism) در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ موجب رشد ابعاد مختلف سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی مناطق مختلف شد . در این بین پایان جنگ سرد و فروپاشی بلوک شرق به مثابه یکی از دلایل رشد منطقه‌گرایی ، باعث شد که سطح تحلیل به‌ویژه در عرصه مناسبات بین‌المللی ، از دولت- ملت به اتحادیه و بلوک‌های سیاسی ، اقتصادی و تجاری منطقه‌ای تغییر پیدا کند (همشهری ؛ 27/6/89) .   

ادبیات مربوط به سیستم های منطقه ای در دهه 1960 میلادی در رشته روابط بین الملل گسترش یافت . اما در دهه های بعد تا فروپاشی شوروی دردهه 1990 میلادی برای مدتی طولانی کم توجهی به این ادبیات صورت می گرفت .  پس ازفروپاشی نظام بین الملل دو قطبی بار دیگر توجهی خاص به مبحث سیستم های بین المللی و منطقه ای صورت گرفت . همان گونه که باری بوزان بیان داشته است علت این کم توجهی یا بی توجهی اولیه این بود که جنگ سرد موجب توجه زیاد به سطح نظام جهانی و بی توجهی به تنوعات در میان سیستم های گوناگون منطقه ای شده بود . البته یک دلیل این امر نیز ابهام های اساسی در این ادبیات بود . در هر حال با پایان جنگ سرد اقبال جدیدی نسبت به سیستم های منطقه ای صورت گرفت . در مجموع می توان به دو رویکرد یا نظریه عمده در مورد سیستم های منطقه ای اشاره کرد . رویکرد اول منطقه را به مثابه الگوهای روابط یا اندرکنش ها درون یک عرصه جغرافیایی خاص می داند که میزان خاص از  قاعده مندی و شدت را به نمایش می گذرد ، به حدی که دگرگونی در یک نقطه از سیستم بر نقاط دیگر نیز تاثیر می گذارد . رویکرد دوم با عنوان رویکرد سازنده گرائی منطقه را به عنوان یک کیان اجتماعی می داند که به سبب اینکه دولتها خود را به عنوان بازیگرانی که در یک عرصه مشترک با یکدیگر زندگی می کنند و دارای آینده مشترکی هستند تصور می نمایند معنا واهمیت می یاید . سیستم های منطقه ای فهم هائی از خود هستند که به طور دسته جمعی ایجاد شده اند .

تأسیس نظامهای منطقه ای و گروهبندی کشورها با اهداف اقتصادی ، نظامی و سیاسی از سال 1945 یعنی بعد از جنگ جهانی دوم آغاز شده ، هر چند همکاری های اقتصادی ، بمراتب ساده تر و سهل الوصول تر از همکاریهای سیاسی و نظامی است . امروزه جهان شاهد اتحادها و ائتلافهای فضایی – منطقه ای متعددی است که به دنبال تجربه های اروپایی (اتحادیه اروپا) شکل گرفته است . برای نمونه در مقیاسهای کلان ، به اتحادیه های آفریقا ، اقیانوس کبیر ، اقیانوس هند و کشورهای مشترک المنافع شوروی پیشین ، در مقیاس متوسط اتحادیه نفتا در آمریکای شمالی ، سارک در جنوب شرق آسیا و اتحادیه عرب و در مقیاس کوچک به شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه شرق آفریقا اشاره کرد (حافظ نیا ، 1383 ؛ 63 – 64) .

در هزاره سوم ، آهنگ جهانی شدن سریعتر از گذشته در مسیر ادغام سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی دنیا در حرکت است و دولتها برای تقویت قدرت چانه زنی سیاسی و رقابت پذیری اقتصادهای ملی خود ، در فرآیند جهانی شدن به گروه بندی های منطقه ای پناه آورده اند (امیدی ، 1388 ؛ 13)

از دهه 1980 ، تلاش های گوناگونی در گوشه و کنار جهان ، از جمله آمریکای شمالی ، آمریکای مرکزی و جنوبی ، حوزه کارائیب ، آسیا و حتی در ممالک اسلامی در جهت همگرایی های منطقه ای به چشم        می خورد .  سازمانهای تشکیل شده مانند اتحادیه اروپا (EU) ، بازار مشترک آمریکای جنوبی (MERCOSUR) ،  سازمان همکاری  اقتصادی آسیا و اقیانوسیه (APEK) و ... جدا از موفقیتهای اقتصادی ، در پیشبرد اهداف سیاسی اعضاء و همکاریهای منطقه ای نیز  موثر بوده اند .

ادامه مطلب ...

تحولات آینده انرژی جهان (نفت و گاز) و جایگاه ایران

 

محمد دهرویه  

چکیده: با پایان جنگ سرد ، انرژی که مفهوم ژئوپلیتیکی داشت به مفهوم ژئواکونومیکی تغییر نام پیدا کرد و به تأثیر گذارترین عنصر در روابط بین قدرتهای بزرگ جهانی تبدیل شد و مناطقی خاص از جهان که دارای انرژی بودند هم یک به یک پدیده مهم راهبردی بدل شدند .

با تحول گفتمان ژئواستراتژیک به گفتمان ژئواکونومیک در دهه های اخیر و ایفای نقش برتر اقتصاد در عرصه مناسبات جهانی ، ژئوپلیتیک انرژی و امنیت آن از جایگاه بالاتری در مناسبات بین المللی برخوردار شده است . انرژی به عنوان یک متغیر ژئوپلیتیک، جایگاه ویژه ای را در بازی های قدرتی نظام جهان باز کرده و دسترسی به منابع انرژی برای تمامی سطوح سلسله مراتبی قدرت جهان، اهمیتی استراتژیک پیدا کرده است . از این روی ، هر یک از بازیگران نظام جهانی به دنبال تعریفی قابل قبول از جایگاه امنیت انرژی خود در جهان می باشند.  در این میان ایران با واقع شدن در مرکز بیضی استراتژیک انرژی جهان و با در دست داشتن دومین منابع نفت خام و گاز طبیعی جهان ، از جایگاه مهمی در مباحث امنیت انرژی جهانی برخوردار می باشد.

 ایران با دارا بودن موقعیت ارزنده اش در ژئوپلیتیک انرژی ، می تواند با ایفای نقش موثری در امنیت انرژی منطقه ای و جهانی و پیوند زدن منافع و امنیت ملی خود به امنیت انرژی مصرف کنندگان بزرگ انرژی جهان ، منافع و امنیت ملی خود را نیز تأمین نماید. چیزی که تاکنون در عمل مشاهده شده ، بسیار کمتر از ظرفیت بالقوه کشور بوده و حتی تاکنون بسیاری از موقعیتهای بالقوه انرژی کشور با کمترین استفاده از دست رفته است و یا نصیب رقیبان منطقه ای ایران گردیده است.

ادامه مطلب ...