ژِِئوپلیتیک امروز

این وبلاگ در خصوص ارائه مقالات ومطالب تخصصی جغرافیای سیاسی توسط محمود واسعی دانش آموخته کارشناسی ارشدجغرافیای سیاسی ایجاد شده

ژِِئوپلیتیک امروز

این وبلاگ در خصوص ارائه مقالات ومطالب تخصصی جغرافیای سیاسی توسط محمود واسعی دانش آموخته کارشناسی ارشدجغرافیای سیاسی ایجاد شده

بررسی سازمان همکاری شانگهای

بررسی سازمان همکاری شانگهای

مرتضی شکری، دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، اردیبهشت 90


 

بیان مسئله

در پایان قرن بیستم نظام بین الملل تغییرات گسترده ای را شاهد بوده است. از جمله می توان به منطقه آسیانه میانه اشاره نمود که از منظر ژئوپلتیکی تغییرات گسترده ای در آن رخ داد. تغییر ژئوپلتیکی منطقه اوراسیا، فرصت ها و رقابت های گوناگونی را برای بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای پدید آورد. کشورهای منطقه از فرصت ایجاد شده برای تقویت همکاری، اعتمادسازی و خروج از تنش اقدام نمودند و راهی را در پیش گرفتند که نتیجه برد- برد را برای طرفین به دنبال داشته باشد . در همین راستا و با پایان جنگ سرد و آغاز روند جهانی شدن، بسیاری از مفاهیم ذهنی نیز نیازمند تعریفی دوبار گردیدند. از جمله این موارد می توان به منطقه گرایی اشاره نمود. در دوران جنگ سرد همگرایی منطقه ای عموما متاثر

از فضای متصلب و نظام دو قطبی حاکم بر روابط بین الملل بود. در این خصوص می توان به پیمان آ

تلانتیک شمالی به عنوان بزرگترین نهاد سازماندهی شده در چارچوب همگرایی اشاره نمود که با هدف تامین امنیت کشورهای اروپای غربی شکل گرفت و با فروپاشی شوروی تغییرات گوناگونی

در آن ایجاد گردید. سازمان همکاری شانگهای از جمله سازمان هایی است که کشورهای عضو آن سعی نمودند تا از فرصت های ایجاد شده پس از جنگ سرد و به دنبال آن تغییرات ژئوپلتیکی م

نطقه استفاده نموده و بسیاری از مسائل و نگرانی های خود را در منطقه حل نمایند. 

سوالات تحقیق:

1-      آیا سازمان شانگهای پتانسیل تبدیل شدن به یک قطب تاثیرگذار در عرصه بین الملل را دارا می باشد؟

2-      این سازمان برای تبدیل شدن به یک قطب تاثیر گذار در عرصه روابط بین الملل چه موانعی پیش رو دارد؟

فرضیات  تحقیق:

1-       چنانچه این سازمان بتوانند از پتانسیل های خود به شکل صحیحی بهره برداری نماید، قابلیت تبدیل به یک قطب تاثیر گذار خواهد داشت

2-      به نظر می رسد اختلاف فاحش اعضا به لحاظ توانمندی های اقتصادی ،سیاست خارجی چند وجهی اعضا، تنش های تاریخی بین اعضا، بی ثباتی دولت ها در کشورهای آسیای مرکزی و رقابت بالقوه بین چین و روسیه از موانع عمده پیش روی سازمان همکاری شانگهای جهت تبدیل شدن این سازمان  به یک قطب تاثیر گذار در عرصه روابط بین الملل می باشد.

 

چارچوب نظری    

وجود زمینه های اختلاف، درگیری و جنگ میان دولت ها موجبات قطع دیپلماسی را فراهم می آورد. گاه چنین استنباط می شود که جنگ پایان دیپلماسی است. (عبدالعلی قوام، اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل، (تهران، سمت، چاپ نهم،1382)ص 217)

اما گاهی در خلال اختلافات شدید بین دولت ها که تا نقطه شروع جنگ پیشرفت می کند و گاه نیز بعد از بروز چندین جنگ بین دو یا چند کشور، دیپلماسی بسیار فعال شده و صحبت ها، مذاکرات، برای حل اختلاف شروع می شود. در مرحله بعد برای اینکه این مذاکرات و سازش ها دائمی شود و روند صلح ادامه داده شود، نهادها و دستگاه های دائمی برای پیگیری و نهادینه ساختن شیوه های مسالمت آمیز در رفتار دولت ها تاسیس می شوند. تاسی سازمان های بین المللی و منطقه ای در همین راستا صورت گرفته است.

نظریه های مختلف دولت محوری، مارکسیستی و جهان گرا عمده ترین خاستگاه های سازمان های منطقه ای و بین المللی و در نهایت صلح بین المللی بوده اند (داودآقایی، سازمان های بین المللی (تهران، نسل نیکان، 1382)صص 34-54 )

بنابراین می توان گفت که همه سازمان هایی که توسط دولت های ملی ایجاد می شوند در درجه اول، هدف ایجاد رفتار همکارانه برای رسیدگی به پیامدهای جنگ، پیش بینی و پیشگیری از جنگ، برقراری ثبات، صلح و امنیت بین المللی، منظقه ای و ملی را در نظر دارند. سپس به توسعه کمی و کیفی ملت ها می پردازند و اکثرا در صورتی که بر مسائل اقتصادی و اجتماعی نیز تاکید ورزیده باشند، این مهم را برای تامین امنیت بیشتر و صلح پایدار لازم دانسته اند. از بعد تئوریک و نظری رونند تاسیس مکانیسم شانگهای و اتحادیه ملل آسیای جنوب شرقی بر اساس تئوری نوکارکردگرایان قابل بررسی می باشد.

در تحلیل نوکارکردگرایان چند عامل در روند همگرایی مورد توجه قرار می گیرد:

1-    بازیگران،2- انگیزه ها، 3- فرایند و 4- چهارچوب

ارنست هاس، نظریه پرداز نوکارکردگرا در زمینه همگرایی به متغیر مستقل اهمیت می دهد. هاس این متغیر را درقالب منافع رهبران سیاسی دولت ها نشان می دهد و معتقد است چنانچه رهبران روند همگرایی را به نفع خود نبینند از وقوع آن جلوگیری خواهند نمود. در صورتی که درک کنند منافعی برای آنان و جامعه شان وجود دارد که صرفا از طریق پیوستن به جوامع فراملی تامین می شود خود را به وفاداری به یک مرجع بالاتر متعهد می کنند. (سید حسین سیف زاده،نظریه پردازی در روابط بین الملل ؛مبانی و قالب های فکری( تهران، سمت، 1376) صص 305-309) هاس منازعات احتمالی بین کشورها را نادیده می گیرد. وی در نخستین اثر خود (کتاب وحدت اروپا) همگرایی را فرایندی تعریف می کند که «طی آن رهبران سیاسی کشورهای مختلف متقاعد و راغب می شوند تا وفاداری و فعالیت های سیاسی خود را به سمت مرکزی جدید سوق دهند که نهادهایش صلاحیت تصمیم گیری ورای ملی دارد». بنابراین در تعریف هاس از همگرایی نکاتی نظیر از دست دادن نسبی حاکمیت مطلق دولت ها، وجو منافع فراملی، اهمیت تاسیس مرکز جلب وفاداری جدید از اهمیتی خاص برخوردارند (همان، ص 306)

موضوع محوری در نوکارکردگرایی این است که هنگامی که همگرایی آغاز شد، همگرایی بخشی رفته رفته به سایر حوزه های هم ریشه و هم خانواده خود به خصوص در حوزه های موضوعی که شطح بالای وابستگی متقابل وجود داشته باشند و یا به صورت بالقوه از این موقعیت برخوردار باشند، تسری می یابد.  سید عبدالعلی قوام، روابط بین الملل نظریه ها و رویکردها( تهران، سمت، 1384) ص 50

مسئله دیگر که در قالب مباحث تئوریک می بایست به آن پرداخته شود، عامل ساختار و شرایط نظام بین المللی است.به نظر ساختارگرایان، در نظام بین الملل جو هرج ومرج گونه ای حاکم است، لذا رابطه فرمانروا و فرمانبدار وجود ندارد. به طوری که در نظام آنارشی هیچ واحدی نمی خواهد رفتار و کردارش را محدود و مقید سازد. اما محاسبات، رفتارها و تعاملات بازیگران، یک نیروی مافوق را ایجاد می کند که همه آنها تحت تاثیر آن نیرو قرار می گیرند. این نیرو را ساختار نظام بر آنها تحمیل کرده است. از دیدگاه والتز متفکر نوواقع گرایی که نگاهی ساختاری به نظام بین الملل دارد سیستم های بین المللی به واسطه دگرگون شئن توزیع توانمندی ها در میان واحدهایشان چهره عوض می کنند. با تغییر ساختارها، الگوهای تعامل میان اعضای سیتم و نیز نتایج قابل انتظار از چنین تعاملاتی تغییر می کند. هر چند توانایی های مربوط به واحدها هستند، ولی توزیع آنها در میان واحدهای مختلف، ویژگی تعریف کننده ساختار سیستم راتشکیل می دهند. تئودور لوکومبیس و جیمز ولف، نظریه های متعارض در روابط بین الملل، ترجمه و تدوین وحید بزرگی(تهران:ماجد، 1375)ص 198           

سازمان همکاری شانگهای از منظر نئورئالیستی

دولت های چین و روسیه و کشورهای آسیای مرکزی، در صحنه سیاست بین المللی از تقدم حاکمیت دولت محوری و واقع گرایی دفاع می کنند. در این چارچوب، تحلیل سازمان همکاری شانگهای از منظر نئورآلیستی از ابعاد دقیق تری برخوردار خواهد بود از این منظر:

1-      ایجاد الگوی رفتاری مشترک:

الگوهای وسیع رفتاری در روابط بین الملل از تعامل استراتژیک درون یک ساختار بین المللی ناشی می شوند و نه از طبیعت انسانی، روانشناسی، سیاست های داخلی و انواع رژیم ها و.... .سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک الگوی وسیع رفتاری، به ائتلاف چین و روسیه یاری می رساند تا از طریق افزایش قدرت کفه سبکتر در تعامل استراتژیک برای ایجاد موازنه با قدرت آمریکا (و متحدینش)، بر توان خود بیافزایند. حتی اگر روسیه در  این سازمان عمدتا به دنبال اهداف امنیتی – نظامی و چین به دنبال همکاری های اقتصادی و غیر امنیتی باشند

2-     تلاش برای  بقا و افزایش حداکثری قدرت

حداقل ترین چیزی که کشورها به دنبال آنند، بقا (امنیت) است و در بهترین حالت، حداکثر کردن قدرت نسبی خود. وجود زمینه برای بروز منازعات متعدد قومی- تاریخی و ضعف شدید ساختارهای درونی به همراه مخاطراتی که پس از فروپاشی شوروی بویژه پس از ورود قدرتهای منطقه ای یا فرامنطقه ای، برای کشورهای آسیای مرکزی بروز کرد، بالفعل یا بالقوه، استقلال کاملا نوپای کشورهای آسیای مرکزی را به مخاطره انداخته و یا خواهد انداخت. در چنین وضعیتی منطقی است که این کشورها به همه چارچوب های ممکن برای حفظ موجودیت تازه بدست آمده خود متصل گردند و یا برای ایجاد آنها بکوشند. در این خصوص سازمان همکاری شانگهای قادر است تا با توجه به اینکه دو قدرت اصلی منطقه ای را در درون خود جای داده است، موازنه ای بین آنها برقرار نماید تا با عنایت به اینکه موازنه های منطقه ای با حفظ استقلال و حاکمیت دولت های منطقه، مانع تفوق یک قدرت در سطح منطقه می گردند، از شدت تهدیدات امنیتی خود بکاهند.

3-     مطلوبیت تلاش برای ایجاد توازن نسبت به دنباله روی از یک قدرت برتر

سازمان همکاری شانگهای همزمان تلاش برای ایجاد توازن در مقابل سه نوع هژمون را در خود نهفته دارد:

·         مقابله با هژمون آمریکا توسط روسیه و چین که می خواهند از این سازمان در تعدیل قدرت هژمونیک آمریکا بهره گیرند. از زمانی که دو کشور چین و روسیه بر مشارکت استرتژیک مبتی بر تعاون بین خود به توافق رسیدند، موضع آنان در مسائل مهم منطقه ای و جهانی تقویت گردید. جبران ژئوپلتیک از دست دادن اروپای شرقی برای روسیه و اقدام ژئوپلتیک موازنه کننده در اتحاد ژاپن- آمریکا برای چین از اهداف نزذیکی آنها می باشد. همکاری دو کشور در چارچوب سازمان همکاری شانگهای در ادامه مسیر مشارکت استراتژیک آنها قابل ارزیابی است.

·         مقابله با هژمون های روسی یا چینی توسط کشورهای آسیای مرکزی که در پی ایجاد موازنه در قدرت های روسیه و چین در سطح منطقه هستند.

·         مقابله با هژمون روسیه از سوی چین که به دنبال کاهش تدریجی نفوذ روسیه و افزایش نفوذ خود در منطقه است و مقابله با اقدامات هژمونیک چین ( از سوی روسیه) که منطقه را عقبه استرتژیک خود تلقی می کند

لذا چه در سطح بین المللی و چه در سطح منطقه ای وجود این سازمان بیانگر گرایش کشورهای عضو به سوی برقراری توازن به جای دنباله روی است. عباس طالبی فر و سیاوش جعفری پاسکیایی، سازمان همکاری شانگهای و موضوع عضویت جمهوری اسلامی ایران ( تهران سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، 1387) صص 54-57

معرفی سازمان همکاری شانگهای

پیشینه شکل گیری سازمان همکاری شانگهای

تاریخچه شکل گیری سازمان همکاری شانگهای به مذاکرات مرزی چین و شوروی (که بعدا روسیه نامیده شد) در اوایل دهه 90 میلادی باز می گردد. در نتیجه توافقنامه هایی که طی سال های 1991 و 1994 بین دو کشور منعقد گردید، خطوط مرزی بین چین و روسیه تنظیم گردید. 4600 مایل خطوط مرزی چین و روسیه بارها طی دهه 1960 و 1970 میلادی شاهد درگیری های مرزی بین نیروهای نظامی دو کشور بوده است. پس از فروپاشی شوروی، سه کشور تازه استقلال یافته آسیای مرکزی که هم مرز چین بودند- قرقیزستان، تاجیکستان، قزاقستان - در مذاکرات مرزی بین چین وروسیه شرکت کردند و سرانجام در آوریل 1996 پنج کشور مذکور توافقنامه ای را تحت عنوان " توافقنامه اعتماد سازی در مناطق مرزی" به امضا رساندند که به موجب آن، دولتهای مذکور متعهد شدند محدودیت هایی را در استقرار نیروهای نظامی و فعالیت های نظامی خود در یک منطقه غیر نظامی مرزی به طول 100 کیلومتر (62 مایل) اعمال کنند. از آنجایی که آن توافقنامه در شانگهای منعقد شده بود، پنج کشور یاد شده از این پس به نام کشوورهای عضو " شانگهای پنج" معروف شدند. باید خاطر نشان کرد که ابتکار تشکیل گروه شانگهای پنج توسط چین مطرح گردید.        

یکسال بعد ، در اجلاس سران کشورهای عضو گروه پنج در مسکو، قرارداد دیگری در زمینه کاهش نیروهای نظامی در مناطق مرزی مشترک منعقد گردید. در 1998 در اجلاس سران کشورهای شانگهای پنج در آلماتی، کشورهای عضو توجه خود را به تهدیدات دیگری که امنیت آنها و حکومت هایشان را مورد چالش قرار می داد معطوف کردند. در 15 ژوئن سال 2001 ازبکستان که عضوو ناظر سازمان در اجلاس سران 2000 بود به عضویت کامل شانگهای پنج درآمد و در همین روز، سازمان همکاری شانگهای با امضای پیمان شانگهای رسما تشکیل شد. وظیفه اصلی این سازمان از آغاز ایفای یک نقش امنیتی بود. پیمان مذکور خود یک سند امنیت جمعی واقعی تلقی می شود. گرگ واتسون، سازمان همکاری شانگهای: امنیت ملی ایران در قرن بیست و یکم،ترجمه فاطمه سلطانی

این سازمان طی مدت فعالیت خود تاکنون توانسته است چهار کشور ایران، پاکستان، مغولستان و هند را نیز به عنوان اعضای ناظر به جمع اعضای خود بپذیرد. همچنین در ژوئن 2002 سران کشورهای عضو SCO در سنت پترزبورگ منشور این سازمان را به امضا رساندند که در آن اهداف، اصول، ساختار و نحوه اقدامات و همکاریها و گرایش ها در حوزه روابط خارجی SCO تشریح شده است.با تصویب این منشور،SCO رسما از لحاظ حقوق بین الملل در زمره سازمان های شناخته شده و رسمی بین المللی قرار گرفت. مسعود اخوان کاظمی، سازمان همکاری شانگهای، اهمیت ژئواستراتژیک، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 55،(تابستان 1385) ص 95

ضرورت های کلان منطقه ای

محور تاریخی، جغرافیایی از اقیانوس منجمد شمالی تا اقیانوس هند و از رودهای "ولگا"، "تالنا" که بر طبق نظارت "مکیندر" هارتلند محسوب می شود، حوزه منافع حیاتی فدراسیون روسیه به حساب می آید و به همین خاطر روسیه خواستار صلح و ثبات در این منطقه حیاتی و نیز برقراری روابط حسن همجواری با همسایگان آن است. حمیدرضا انوری، «نگاهی به شکل گیری سازمان همکاری شانگهای»، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز ، (تابستان 1380) ،ص 7

از سوی دیگر جایگاه و اهمیت کشورهای آسیای مرکزی از سویی به دلیل برخورداری از موقعیت ژئوپلتیک و از دیگر سو به عنوان یکی از منابع عمده سوخت های فسیلی جهان، از اواخر دهه نود و با افزایش اهمیت منطقه خزر، مورد توجه واشنگتن قرار گرفت و این کشور به شیوه های گوناگون تلاش کرده تا وارد این حوزه که با روسیه و چین همجوارا ست ، شود. حمیدرضا انوری ؛ مرتضی رحمانی موحد، سازمان همکاری شانگهای؛ چشم اندازی به سوی جهان چند قطبی،( تهران: وزارت امور خارجه،چاپ اول، 1386) ص 32

شکل گیری چنین شرایطی موجب شده تا ناظران تحولات آسیای مرکزی بر این عقیده باشند که با توجه به تحولات و مسائل چند وجهی این  منطقه و نیز حضور قدرت های هسته ای در منطقه ، باید در آینده شاهد وقوع یک رویارویی سیاسی بزرگ جهانی باشیم و در این میان آمریکا در پی از دست رفتن خواسته های سلطه طلبانه انگلیس، جایگزین این کشور شده است.همان

اهداف SCO

بر اساس اسناد امضا شده و بیانیه تاسیسی سازمان،اهداف اصلی عبارتند از:

1-      تقویت اعتماد متقابل و حسن همجواری مرزی و دوستی بین کشورهای عضو

2-      توسعه همکاری های ثمربخش در امور سیاسی، اقتصادی، تجارت، علم و تکنولوژی، فرهنگ، آموزس ، انرژی، حمل و نقل، حفظ محیط زیست و ...

3-      همکاری متقابل برای حفظ صلح، امنیت و ثبات در منطقه

4-      ارتقاء کیفی ساختاری جدید در بخش سیاست و اقتصاد بین الملل بر اساس منطق، عدالت و دموکراسی  

همان، ص 13

    زبانهای چینی و روسی ، زبان های رسمی سازمان هستند . از نظر مالی روسیه و چین هر کدام با پرداخت 24% ، قزاقستان با 21% ، ازبکستان 15% ، قرقیزستان 10% و تاجیکستان 6% از مخارج سازمان را پرداخت می کنند . (www.sectsco.org) . پذیرفتن عضویت در سازمان همکاری شانگهای بر اساس پیشنهاد مطرح شده شورای وزیران امور خارجه و تصویب شورای سران کشورها صورت می گیرد . ایران ، مغولستان ، هند و پاکستان تاکنون بعنوان اعضاء ناظر سازمان همکاری شانگهای برگزیده شده اند . تصمیمات در سازمان همکاری شانگهای بر اساس اجماع و بدون رأی گیری صورت می گیرد.

مساحت،جمعیت و سهم از جمعیت جهان

اعضاء

شرح

وسعت

جمعیت و سهم جهانی آن

2000

2007

چین

959/8

(7/1)

1247/8

(19/2)

1305/7

(19/6)

روسیه

1709/8

(12/7)

144/0

(2/2)

142/5

(2/1)

قزاقستان

272/5

(2/0)

15/2

(0/23)

15/4

(0/23)

قرقیزستان

20/0

(0/15)

5/2

(0/08)

5/3

(0/08)

تاجیکستان

14/3

(0/1)

6/6

(0/10)

6/7

(0/1)

ازبکستان

44/7

(./3)

 

26/6

(0/41)

27/4

(0/41)

جمع

3021/1

(22/5)

1445/4

(22/2)

1503/0

(22/5)

وحید بزرگ، میرعبدالله حسینی، مطالعات اوراسیای مرکزی، مرکز مطالعات عالی بین المللی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، سال سوم، شماره 7، پاییز و زمستان 1389 ، ص 12

اعضای ناظر

هند

328/7

(2/4)

1046/2

(16/1)

1169/0

(17/5)

پاکستان

79/6

(0/6)

144/4

(2/2)

163/9

(2/5)

ایران

174/5

(1/3)

66/1

(1/01)

71/2

(1/1)

مغولستان

156/4

(1/2)

2/5

(0/04)

(0/04)

2/6

 

اعضای ناظر

739.2

(5/5)

1259/2

(19/3)

1406/7

(21/1)

 

جمع کل

3760/3

(28/0)

2704/6

(41/5)

2909/7

(43/61)

           

جایگاه کشورهای سازمان شانگهای در ذخایر انرژی جهان در پایان سال  2008

مطابق جدول شماره 5 سازمان همکاری شانگهای بیشترین حجم ذخایر انرژی نفت و گاز دنیا را دارد. در این میان، ایران و روسیه بالا ترین ظرفیت انرژی را دارند. ایران رتبه سوم ذخایر نفتی جهان و رتبه دوم گاز جهان را در کنار روسیه که دارای رتبه اول گاز و از کشورهای دارای نفت جهان است، عهده دار است. کشورهای عضو سازمان بیش از 22 درصد ذخایر نفت دنیا و حدود 44 درصد ذخایر گاز دنیا را در اختیار دارند.

 

 

 

 

 

 

کشور

ذخایر نفت

ذخایر گاز طبیعی

میلیارد تن

میلیارد بشکه

% ازذخایر جهان

تریلیون متر مکعب

% از ذخایر جهان

روسیه

8/10

79

3/6

3/43

4/23

ایران

9/18

6/137

9/10

61/29

16

قزاقستان

3/5

8/39

2/3

82/1

1

چین

1/2

5/15

2/1

46/2

3/1

ازبکستان

....

...

...

58/1

9/0

هند

8/0

8/5

5/0

09/1

6/0

پاکستان

....

....

....

85/0

5/0

جمع کل

1708

1258

1/22

02/185

7/43

                                                                                Source: BP, 2009 , p. 22      

قدرت نظامی

مطابق جدول شماره 6 سه کشور چین، روسیه و هند به ترتیب بعد از آمریکا بزرگترین قدرت نظامی را در دنیا دارند. این کشورها سهم زیادی هم در تجارت تسلیحات به عهده دارند. درمیان کشورهای این پیمان روسیه، چین، هند و پاکستان دارای سلا ح هسته ای بوده و ایران و قزاقستان از ظرفیت هسته ای صلح آمیز برخوردارند. دو عضو این سازمان جزو 5 کشور هسته ای دنیا ( آمریکا، روسیه، انگلیس، فرانسه و چین) قرار دارند. در زمینه اقدام های فضایی هند، چین، روسیه و قزاقستان جایگاه معتبری در جهان دارند. دو عضو سازمان، حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد دارند. ایران از نظر تقویت نظامی و امنیتی تلاش دارد تا در سازمان شانگهای از ناظر به عضو اصلی تبدیل شود  احمد نقیب زاده،« ایران، کانون چند زیر سیستم منطقه ای» مطالعات اوراسیای مرکزی ، سال دوم، شماره 5، (1388) ص 150

                                                       

 

 

 

 

 

کشورها

بودجه نظامی (میلیارد دلار)

نیروی نظامی(هزار نفر 2008)

کشتیهای نیروی دریایی

هواپیماهای نیروی هوایی

آمریکا

4/515 (2009)

1/1385

1559

18169 (2003)

چین

59 (2008)

2255

760

1900 (2004)

روسیه

2/43 (2008)

1245

525

3888 (2005)

هند

35/32 (2006)

1325

143

1007 (2004)

پاکستان

26/ 4 (2006)

650

33

710 (2004)

ایران

3/6 (2007)

545

65

84 (2004)

 

بخش خارجی اقتصاد (تجارت خارجی)

اندازه تجارت، واردات و صادرات و سهم از تجارت جهانی کشورهای عضو سازمان شانگهای در سالهای 2000 و 2007  در جدول زیر درج شده است.  مطابق این آمار، از بررسی اندازه تجارت، واردات و صادرات، شاخص عملکرد تجاری و سهم از تجارت جهانی سازمان شانگهای در سال های 2000 و 2007 نتیجه می شود که شاخص عملکرد تجاری این سازمان 8/22 % رشد داشته است. یعنی بارقم قابل ملاحظه 3409 میلیارد دلار در سال 2007 رسیده و به این ترتیب سهم سازمان از تجارت جهانی از17/6 در سال 2000 به 22/12 درصد در سال 2007 بهبود یافته است.

در میان کشورهای عضو سازمان، چین بهترین کارنامه تجاری را در دوره بدست آورده است. اندازه تجارت چین از 474  میلیارد دلار در سال 2000 به 2174 میلیارد دلار در سال 2007 رسید و سهم چین از 62/3 درصد در سال 2000 به 79/7 درصد در سال 2007 ارتقا یافت. بعد از چین، روسیه و هند جایگاه ممتازی در میان این کشورها کسب کرده اند. بعد از این سه کشور، از نظر اندازه تجارت ایران رتبه 4 را کسب کرده است. اندازه تجارت ایران از 5/43 میلیارد دلار در سال 2000 (33/0 % از تجارت جهانی ) به 6/121 میلیارد دلار در سال 2007 رسید ( 44/0 % از تجارت جهانی) در این میان اندازه تجارت قزاقستان و پاکستان در مراتب 5 و 6 است.

 

 

صادرات و واردات کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای

(واحد ارقام به میلیارد دلار )

شرح

صادرات کالا

واردات کالا

2000

2007

2000

2007

چین

2/249

1218

225/1

955/8

روسیه

6/105

5/355

49/1

245/4

قزاقستان

8/8

9/46

5

32/8

قرقیزستان

5/0

1/1

0/6

2/4

تاجیکستان

8/0

1/5

0/7

2/4

ازبکستان

8/2

7/5

1/8

4/5

جمع اعضا

7/367

1630/5

282/3

1243/3

هند

4/42

145/4

51/5

215/5

پاکستان

9

17/4

10/9

31/2

ایران

3/28

78/4

15/2

43/2

مغولستان

5/0

1/9

0/6

2

اعضای ناظر

2/80

243/1

78/2

291/9

جمع کل

9/447

1873/6

360/5

1535/2

جهان

6455

13833

6653/7

14056/6

 

 

 

 

 

 

 

 

بررسی دستاوردهای سازمان همکاری شانگهای

زمینه های مورد نظر سازمان که تاکنون در میان اعضا مطرح و تصمیم گردیده است طیف وسیعی از موضوعات سیاسی، امنیتی، تجاری، اقتصادی، حمل و نقل، انرژی را دربر می گیرد که دو زمینه اساسی سیاسی و امنیتی و  اقتصادی اشاره خواهد گردید:

1-     دستاوردهای سیاسی و امنیتی

با پایان جنگ سرد و آغاز نظم نوین جهانی و به دنبال آن سیاست میلیتاریستی آمریکا تحت عنوان مبارزه با تروریسم بین الملل، نظام بین الملل وارد مرحله گذار تحت عنوان یک جانبه گرایی به رهبری آمریکا گردید. این دکترین با زیر پا گذاشتن قوانین حقوق بین الملل در حمله به عراق بدون کسب مجوز سازمان ملل نشان از تغییر سیاست خارجی آمریکا در موضوعات بین المللی داشت. مشخصا با حمله نیروهای ناتو به یوگوسلاوی و نیز گسترش این سازمان به شرق و نیز خروج آمریکا از پیمان چین و روسیه نگرانی هایی را در زمینه رویکردهای آمریکا در نظام بین الملل احساس نمودند که بارزترین واکنش به آن اتخاذ سیاست چند جانبه در چارچوب همکاری های منطقه ای برای مقابله با یکجانبه گرایی آمریکا گردید. از این رو سازمان بیانگر تعارض دیدگاه های چین و روسیه از یک سو و آمریکا از سوی دیگر در مقابل موضوعات بین المللی می باشد. به عبارتی این سازمان از بعد سیاسی به منظور ایجاد چارچوبی برای مهار و توازن نفوذ آمریکا و مقابله با یکجانبه گرایی آمریکا در منطقه تشکیل گردید. برخی از تحلیل گران نیز این سازمان را به عنوان نسخه آسیایی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی مطرح نموده اند در حالی که همکاری های اقتصادی در این پیمان موجب تمایز این دو سازمان گردیده است. بررسی عملکرد سازمان همکاری شانگهای نشان می دهد که این سازمان توانسته است به مهمترین هدف خود که برقرای امنیت، ثبات و اعتماد سازی بین اعضا در مرزهای مشترک است جامعه عمل بپوشاند. از سوی دیگر این سازمان به عنوان یک سازمان منطقه ای فعال در معادلات منطقه ای که از پرستیژ و اقتدار بالایی برای رویارویی با مسائل و مدیریت بحران ها برخوردار گردیده که می تواند تاثیر قابل ملاحظه ای بر مسائل منطقه ای و بین المللی داشته باشد. در همین راستا، این سازمان از یک نهاد منطقه ای به سوی ساخت یک بلوک قدرت در آسیا در حرکت است. در سال 2005 با تثبیت اوضاع افغانستان سازمان از آمریکا خواست تا برنامه زمان بندی شده ای را برای خروج نیروهای خود از منطقه آسیای میانه ارائه دهد. همچنین در همین سال دولت ازبکستان به  عنوان یکی از اعضای این سازمان به نیروهای آمریکایی مستقر در پایگاه خان آباد اعلام نمود که شش ماه فرصت دارند این کشور را ترک نمایند.

موضوع دیگری که در ابعاد سیاسی و امنیتی این سازمان قابل اهمیت است تصمیم گیری اعضا برای ایجاد مرکز ضد تروریزم در سال 1991 بود. معضل مبارزه با تروریزم ، افراط گرایی و جدایی طلبی به اشکال گوناگون در آسیای میانه و مناطق شرقی چین (استان سین کیانگ در مجاورت آسیای میانه) ریشه داشته و یکی از عوامل بی ثباتی و ناامنی منطقه محسوب می گرددو مبارزه با این محور شیطانی در اساسنامه سازمان مورد تاکید قرار گرفته است. نکته قابل توجه در رویکرد ضد تروریستی سازمان آن است که توجه اعضای سازمان به این موضوع پیش از حملات تروریستی 11 سپتامبر می باشد. در این رزمایش که با شرکت نیروهای ننظامی چین و قزاقستان در سال 2002 به منظور مبارزه با تروریزم در منطقه آلماتی شرقی و شهر ایتینگ در منطقه خودمختار سین کیانگ در شمال غرب چین برگزار گردید 1300 نیرو مشارکت داشتند. در سال 2003 نیز مانور چند جانبه ای با شرکت اعضا در جهت مبارزه با تروریزم در منطقه انجام گرفت. در پایان نشست شورای سران کشورهای عضو در ژوئن 2006 در شانگهای بیانیه ای در رابطه با امنیت اطلاعاتی بین المللی تصویب و برنامه همکاری در زمینه مبارزه با تروریزم، تجزیه طلبی و افراط گرایی در سالهای 2007- 2009 به امضا رسید. همچنین برنامه های مشترک ضد تروریستی در محدوده کشورهای عضو سازمان، در رابطه با همکاری در زمینه کشف و انسداد کانال های نفوذ افرادی که در اقدامات تروریستی و جدایی طلبانه فعالیت دارند به محدوده این کشورها نیز به امضا رسید. در نشست وزرای دفاع کشورهای عضو برگزاری مانور نظامی با هدف مقابله با تروریزم با شرکت اعضا در سال 2007 در منطقه اورال روسیه مورد تایید قرار گرفت.

http://did.ir/reader/?cn=pp0020073504152316

2-      دستاوردهای تجاری و اقتصادی

وجه غالب سازمان همکاری شانگهای را در فعالیت ها و تصمیم گیری های اقتصادی و تجاری آن می توان یافت. چین به عنوان پایه گذار این سازمان، با منطقه ای روبه روست که بازاری بکر با پتانسیل های بالا برای توسعه روابط اقتصادی و گردش تجاری و سرشار از منابع نفت و گاز را دارا می باشد. در سال 1994 نخست وزیر چین آقای لی پنگ در سفر به قزاقستان از ساخت جاده ابریشم نوین برای ارتباط آسیای میانه به چین وهدایت تجارت میان آسیا، خاورمیانه و اروپا خبر داد. از سوی دیگر واردات گاز طبیعی از دیگر موضوعات مهم تقتصادی در این منطقه می باشد. نیاز به انرژی موجب گردیده که کشورهای منطقه آسیای میانه به عنوان منبع قابل توجهی برای رشد اقتصادی چین و کشورهای منطقه جنوب شرق آسیا مطرح گردند. چین با توجه به نوسانات بازار انرژی خصوصا وضعیت منطقه خلیج فارس، کاهش وابستگی خود به نفت این منطقه و یافتن منابع جایگزین را راهی مطمئن برای تداوم و استمرار قدرت اقتصادی خود ارزیابی می نماید. در نشست سران در سال 2001 اعضا در راستای جهت گیری های اقتصادی و همکاری های تجاری و ارائه تسهیلات لازم برای سرمایه گذاری و تجارت به توافق رسیدند و یادداشت تفاهمی در این ارتباط امضا نمودند. در سال 2002 ایجاد مکانیسم های اقتصادی و تجاری و همکاری در زمینه انرژی و حمل ونقل مورد بررسی قرار گرفت و در سال 2003 همکاری های چند جانبه و نیز اجرای مکانیسم های اقتصادی و تجاری و ایجاد منطقه آزاد تجاری مورد توافق اعضا قرار گرفت. نخست وزیر روسیه در سال 2005 در اجلاس این سازمان در مسکو اعلام نمود که برای توسعه همکاری های اقتصادی و تجاری میان اعضا به یک نقشه راه نیازمندیم و در همین نشست به ایجاد چارچوبی برای همکاری های بانکی کشورهای عضو در جهت تقویت فعالیت های اقتصادی اشاره گردید. در میان اعضا فعالیت های اقتصادی و گردش مالی میان دو عضو اصلی سازمان، چین و روسیه از نظر کمی و کیفی قابل توجه می باشد. گردش تجاری و  مبادلات اقتصادی میان این دو کشور در سال 2005 حدود 28 میلیارد دلار تخمین زده شده است. فعالیت های اقتصادی و تجاری این سازمان را در سه زمینه حمل و نقل، انرژی و تسهیلات تجاری می توان مورد بررسی قرار داد.

1-2 حمل و نقل

توسعه توافق نامه های حمل و نقل یکی از مهمترین عوامل در افزایش تعاملات اقتصادی و تجاری در چارچوب همکاری های منطقه ای محسوب و افزایش همکاری های اقتصادی نسبت مستقیم با تعمیق همکاری های ترانزیتی در مرزها وجود داشته است اما به دلیل آنکه این توافقات تنها بین بخش های حمل ونقل دو کشور بوده و سایر بخش های دولتی از قبیل گمرک، اداره مهاجرت و سایر دستگاه های ذی صلاح در آن دخالت نداشتند عملا مشکلاتی را در زمینه تجاری ایجاد می نمودند. اعضای سازمان همکاری اقتصادی شانگهای با همکاری کمیسیون اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل و بانک توسعه آسیا برای اجرای توافقی بین دولت های عضو در زمینه حمل و نقل جاده ای در منطقه به توافق رسیده اند.

پروژه مذکور با هدف گسترش حمل ونقل، تجارت و توریسم میان اعضای سازمان با هدف گسترش و رشد اقتصادی شکل گرفت. از آنجا که کشورهای عضو در سازمان دارای مرزهای مشترک و پیوستگی جغرافیایی هستند و از سوی دیگر از نظر اقتصادی دارای اقتصادی مکمل هستند، توافق نامه حمل و نقل جاده ای زیرساخت های مستحکمی برای توسعه حمل و نقل تجاری در بر دارد. پیش نویس این یادداشت همکاری در نشست سوم سران سازمان مورد توافق قرار گرفت و در دسامبر سال 2006 این سند نهایی به امضا رسید.

2-2 انرژی

همکاری های نفتی میان اعضای سازمان یکی از زمینه های بسیار مهم در زمینه فعالیت های اقتصادی و تجاری می باشد. با توجهه به رشد اقتصادی و نیازهای چین به نفت خام، اهمیت همکاری در این زمینه بیش از پیش روشن می گردد. مسئله انرژی از عواملی است که می تواند موجب توسعه اقتصادی پایدار در منطقه گردد. در سال 2015 چین 4/7 میلیون بشکه نفت نیاز دارد که 50 درصد آن بایستی از طریق واردات تامین گردد. همچنین واردات گاز طبیعی که تاکنون در دستور کار چین نبوده مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس آمارهای رسمی این کشور تا سال 2010 به 25 میلیارد متر مکعب و تا سال 2020 به 50 میلیار متر مکعب گاز در سال نیاز دارد. واردات نفت خام چین در سال 2005، 144 میلیون تن بوده که 11 درصد آن از کشورهای SCO تامین گردیده است. این کشور با توجه به رشد اقتصادی خود می تواند بازار مناسبی برای نفت و گاز سایر اعضای سازمان همکاری شانگهای باشد و هر دو طرف در این زمینه منتفع خواهند شد. از این رو چین مشتاقانه همکاری و سرمایه گذاری در این زمینه را پیگیری می نماید. در سال 2004 امضای طرح اجرایی در میان اعضای سازمان به تصویب رسید که دارای 127 ماده بوده و از این تعداد 19 بند آن در رابطه با همکاری اعضا در زمینه انرژی بود. مهمترین پروژه های همکاری نفتی در میان کشورهای عضو این سازمان ساخت خط لوله نفت قزاقستان به چین است. فاز اول این خط لوله به طول 988 کیلومتر سالانه 10 میلیون تن نفت خام را از منطقه " آتوسو" به استان خودمختار سین کیانگ چین منتقل می نماید. هزینه ساخت فاز اول این پروژه 700 میلیون دلار بوده است. فاز دوم این خط لوله که تا سال 2011 به پایان خواهد رسید سالانه 20 میلیون تن نفت را انتقال خواهد داد.

3-2 تسهیلات جاری

همکاری های تجاری و اقتصادی میان اعضا مفیدترین ابزار برای تامین امنیت و ثبات در منطقه می باشد. از این رو تقویت همکاری های تجاری و اقتصادی میان اعضا از مهمترین زمینه های فعالیت این سازمان محسوب می گردد. در نشست سران سازمان در سال 2001 در آلماتی همکاری های اقتصادی، تجاری، زمینه های سرمایه گذاری منطقه ای و همکاری های بانکی مورد بحث قرار گرفت. در سال 2003 نخست وزیر چین تشکیل منطقه آزاد تجاری در میان کشورهای عضو را خواستار و بر کاهش تعرفه های غیر تجاری گمرک و گردش آزاد کالا تاکید نمود. در سال 2006 که به مناسبت 5 امین سالگرد فعالیت این سازمان تشکیل گردید؛ اعضا در بیانیه پایانی بر فعالیت های اقتصادی و تجاری چند جانبه بین اعضا و نیز تنظیم برنامه اجرایی در این زمینه تاکید و تاسیس یک شورای تجاری برای تقویت فعالیت های بانکی مورد بحث قرار گرفت. چین به عنوان بزرگترین قدرت اقتصادی در این سازمان اختصاص مبلغ 900 میلیون دلار اعتبار صادراتی ترجیحی برای گسترش فعالیت های تجاری و اقتصادی کشورهای عضو را اعلام نمود. در طرح کلی همکاری های اقتصادی و تجاری بین کشورهای عضو گروه های کاری تخصصی در هفت زمینه از جمله گمرک، تجارت الکترونیک، گسترش سرمایه گذاری، ارتباطات برای هماهنگی شکل گرفت. حجم تجارت اعضا خصوصا روابط تجاری چین با سایر کشورهای عضو در چارچوب سازمان همکاری شانگهای به شدت در حال افزایش می باشد. در برخی از سالها رشد تجاری این سازمان به 67% رسیده است. تجارت خارجی چین با کشورهای سازمان همکاری شانگهای در سال 2001 مبلغ 7/37 میلیارد دلار بود و این رقم در در کمتر از 4 سال 212 % رشد پیدا می کند.

چین و روسیه تاکنون تجارت دوجانبه خود را به 50 میلیار دلار رسانده اند و سطح سرمایه گذاری چین در روسیه به نظر می رسد تا سال 2020 به 12 میلیارد دلار خواهد رسید.

چین و قزاقستان نیز تجارت دو جانبه خود را تاکنون به بیش از 10 میلیارد دلار رسانده اند. از دیگر اقدامات این سازمان در زمینه تجارت اقتصاد می توان به آمادگی چین به سرمایه گذاری در منابع نفت و گاز ازبکستان به مبلغ 210 میلیون دلار، احداث جاده اتوبان از مناطق غربی چین به تاجیکستان و سرمایه گذاری در صنایع انرژی الکتریکی قزاقستان اشاره نمود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

موانع تبدیل شدن سازمان همکاری شانگهای به یک قطب تأثیرگذار در عرصه روابط بین الملل

چین دارای جمعیت فراوان ، نیروی کار ارزان ، وسعت سرزمینی ، وجود منابع غنی معدنی، فرهنگ صرفه جویی ملی و منظم کاری و رشد 10 درصدی در اقتصاد می باشد همچنین روسیه دارای 40 درصد از منابع گاز در جهان است که بیش از 40 درصد انرژی اروپا را تأمین می کند . در صورت پیوستن کامل هند با احتساب دیگر کشورها که خواهان عضویت هستند جمعیت این سازمان نیمی از جمعیت جهان را شامل می شود www.dr-shsfie.ir/post-45.aspx تاریخ 17/11/88

در مقابل این انگیزه ها، توانایی ها و قابلیت ها سازمان همکاری شانگهای با موانع و ضعف های جدی در جهت تبدیل شدن بر یک قطب تأثیرگذار در عرصه روابط بین الملل مواجه است. این موانع به طور کلی در دو دسته کلی موانع اقتصادی و موانع سیاسی قابل تقسیم بندی است. اختلاف فاحش اعضا به لحاظ توانمندی های اقتصادی در بعد اقتصادی و سیاست خارجی چند وجهی و وابستگی اعضا به غرب در بعد سیاسی موانع عمده پیش روی سازمان همکاری شانگهای جهت تبدیل شدن این سازمان به یک قطب تأثیرگذار در عرصه روابط بین الملل هستند . www.dr-shsfie.ir/post-45.aspx تاریخ 17/11/88

1-       اختلاف اعضا به جهت توانمندی اقتصادی

سه کشور چین، روسیه و هند هر کدام با بیش از 1000 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی، 90 درصد از کل در کل  5708/5 میلیارد دلاراز  تولید ناخالص داخلی این سازمان را تشکیل می دهند.. کل تولید ناخالص داخلی کشورهای آسیای مرکزی عضو سازمان همکاری شانگهای کمی بیشتر از 200 میلیارد دلار است که این رقم بیست و شش برابر کمتر از GDP روسیه و چین است.

نکته قابل توجه دیگر درباره مسائل اقتصادی بین اعضای سازمان همکاری شانگهای سطح مبادلات داخلی بین اعضای سازمان است . سطح پایین این مناسبات و همچنین عدم توازن در مبادلات بین کشورهای عضو باعث شده این کشورها در سطح پایینی از وابستگی متقابل اقتصادی از هم قرار گیرند.

در کنار این سطح پایین ، باید به میزان پایین مبادلات و روابط اقتصادی بین چین و روسیه نیز اشاره کرد . چین حتی درمیان 5 کشور اول شریک صادراتی روسیه قرار نمی گیرد . در مقابل وضعیت واردات روسیه از چین نیز در سطح بالایی قرار ندارد و در میان شرکای اصلی تجارت خارجی چین قرار نمی گیرد و تنها نزدیک به دو درصد از میزان صادرات چین به روسیه است .. (www.imf.org) . حجم مبادلات روسیه و چین در سال 2005 با حدود 30 میلیارد دلار تقریبا روند رو به رشدی را نشان می دهد، اما هنوز نسبت به حجم مبادلات تجاری چین و آمریکا بسیار ناچیز است و همین امر موجبات دلخوری روس ها را فراهم ساخته است. حمیدرضا انوری ؛ مرتضی رحمانی موحد، سازمان همکاری شانگهای؛ چشم اندازی به سوی جهان چند قطبی،( تهران: وزارت امور خارجه،چاپ اول، 1386) ص  47

آنچه بدیهی به نظر می رسد آن است که شاخص های اقتصادی به عنوان یک معیار اساسی برای نشان دادن میزان همگرایی چند کشور است که نمونه قابل قبول آن اتحادیه اروپایی است . در سازمان همکاری شانگهای اختلاف سطح توانمندی های اقتصادی بین کشورهای عضو و در نتیجه عدم همگرایی بین اعضا باعث شده است تا این سازمان نتواند خود را به عنوان یک عنصر و قطب تأثیر گذار در عرصه جهانی مطرح کند و از نظر نگارنده یک مانع اصلی بر سر راه سازمان همکاری شانگهای در جهت تبدیل شدن این سازمان به یک قطب تأثیر گذار در عرصه روابط بین الملل است .

2-       سیاست خارجی چند وجهی کشورهای عضو

با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال کشورهای آسیای مرکزی، سیاست اتخاذی قدرت های وارث در جهت فاصله گرفتن از روسیه و چرخش به سمت غرب به ویژه آمریکا استوار گردید  (www.mehrnews.com). به طور کلی ضعف عمومی روسیه در این دوران باعث شد کشورهای آسیای مرکزی سعی کنند تا روابط خود را با غرب به عنوان آلترناتیو برای روسیه بهبود بخشند تا هم از چتر حمایت های امنیتی و سیاسی آن ها بهره مند شوند و هم از کمک های مالی و اعتباری غرب استفاده کنند. این روند در دهه 1990 باعث حضور روز افزون آمریکا در منطقه آسیای مرکزی گردید.

برای آنکه چند وجهی بودن این سیاست ها بیشتر آشکار شود باید به همکاری برخی اعضای سازمان همکاری شانگهای با ناتو اشاره کرد. در حالی که برخی کارشناسان از سازمان همکاری شانگهای به عنوان ناتوی شرق یاد کرده اند بسیاری از این کشورها همکاری نزدیکی با سازمان ناتو دارند. این همکاری ها در قالب برنامه مشارکت برای صلح و همچنین در اختیار قرار دادن پایگاه های نظامی است.

رگه هایی از این نوع سیاست خارجی چند وجهی را می توان در سیاست های چین و روسیه، به عنوان دو قدرت اصلی سازمان و دو کشور دارنده حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد مشاهده کرد. برخورد مماشات آمیز روسیه با انقلاب لاله ای در قرقیزستان و عدم دخالت در آن با انتقاد بسیاری از طرفداران روسیه در آسیای مرکزی مواجه شد. آنها معتقد بودند که روسیه با عدم حمایت کافی خود از دولت آقایف ضربه ای شدیدرابه سازمان همکاری شانگهای وارد کرده است (www.mehrnews.com). نمونه دیگر از سیاست مماشات آمیز را نیز می توان در نحوه برخورد چین و روسیه با پرونده هسته ای ایران به عنوان عضو ناظر این سازمان، در شورای امنیت مشاهده نمود.

روسیه نیز در قبال سیاست چند وجهی کشورهای عضو و وابستگی برخی از آنها به غرب ضربات شدیدی را متحمل شده است. یکی از بارزترین نمونه های این ضربات عدم حمایت کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای از روسیه در بحران گرجستان و در اجلاس سران 2008 بود. (www.farsnews.com) .

این پیمان در برابر بسیاری از حوادث منطقه ای سکوت اختیار کرد و موضع نگرفت. این پیمان برخوردی با بحران افغانستان نکرد و مانع واگذاری پایگاه به نیروهای آمریکایی در منطقه نشد ؛ همچنین یک سیاست منسجم و واحد در برابر تهدیدات تروریستی به کار نگرفت. بزرگی، وحید، حسینی، میرعبدالله، مطالعات اوراسیای مرکزی، مرکز مطالعات عالی بین المللی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، سال سوم، شماره 7، پاییز و زمستان 1389 ، ص9

مجموعه سیاست های اتخاذ شده که اشاره شد نشان می دهد که این کشورها در بسیاری از مسائل منطقه ای و بین المللی فاقد یک سیاست خارجی منسجم بوده و حتی در بسیاری از موارد سیاست های متضاد با یکدیگر را اتخاذ می کنند. انسجام در سیاست خارجی برای سازمان هایی که خواهان تبدیل شدن به یک قطب تأثیر گذار بین المللی هستند الزامی است. آن چیزی که نمونه قابل توجه آن را در اتحادیه اروپایی شاهد هستیم که حاصل سطح بالای همگرایی بین کشورهای عضو است و با توضیحات گفته شده سطح قابل توجهی از آن در میان اعضای سازمان همکاری شانگهای وجود ندارد. با در نظرگرفتن سایر عوامل مانند قدرت نظامی، حمایت عمومی از سیاست خارجی قدرتمند و منافع مادی درخارج، چین تنها قدرت بالقوه ای است که می تواند آمریکا را به چالش بکشاند.نکته دیگر نیاز شدید اقتصادی کشورهای عضو سازمان به بلوک غرب، رهبران این کشورها را هرچه بیشتر محتاط نموده است و بنابراین عاقلانه به نظر نمی رسد که قبل از برکندن مجاری نیازشان از این بلوک – که بعید به نظر می رسد – درصدد رویارویی با آنها در قالب یک سازمان امنیتی منطقه‌ای برآیند.

بنابراین تاکید اصلی کشورهای مطرح در این منطقه به ایجاد محیطی برای تمرکز بیشتر بر تثبیت مشروعیت نظام و کسب رشد اقتصادی (داخلی)، امنیت (داخلی و همچنین منطقه ای) و توسعه تبادلات اقتصادی (چندجانبه اعم از منطقه ای و فرامنطقه ای) است.

بنابراین آینده منطقه به طورقابل ملاحظه ای به علت منازعات بالقوه و بالفعلی ناآرام باقی مانده است. ترکیه، ایران، افغانستان و حتی پاکستان مستقیم و یا غیرمستقیم بعنوان نیروهایی که بر سر هویت و موضع طرفدارانه کشورهای آسیای مرکزی رقابت دارند، در این منازعات درگیر هستند.

در گزارش استراتژی انرژی آمریکا آورده شده باتوجه به اینکه تا 20 سال آینده نیاز این کشور به نفت و گاز با رشدی معادل 33% تا 50% مواجه خواهد بود. لذا آمریکا باید نظارت و کنترل توازن انرژی جهان را دردست بگیرد. به عبارت دیگر بر مناطق مهم نفت خیز جهان شامل منطقه دریای خزر و کشورهای آسیای مرکزی، عراق، ایران، لیبی، گینه، سودان، اندونزی و ... نظارت و کنترل داشته باشد. کنترل بر منطقه آسیای مرکزی دریای خزر نقطه حرکت استراتژی آمریکا در منطقه می باشد. آمریکا این منطقه را پس از خاورمیانه بعنوان مهمترین منطقه تامین انرژی جهان که باید بر آن نظارت و کنترل داشته باشد محسوب نموده و بارها به این نکته نیز اشاره نموده است. از سوی دیگر آمریکا با کنترل این منطقه ادامه سیاست مهار روسیه، تسلط بر کشورهای آسیای مرکزی، مبارزه با تروریسم و تمایلات ضدآمریکایی را دنبال می نماید. www.dr-shsfie.ir/post-45.aspx تاریخ 17/11/88

3-       تنش های تاریخی بین اعضا

برخی چالش های بین دولتی و حتی قومی نیز در بین کشورهای عضو وجود دارد که عبارتند از:

1-      تنش های قومی، مذهبی و سیاسی بین هند و پاکستان

2-      اختلاف مرزی بین ازبکستان با قرقیزستان و تاجیکستان

3-      مین گذاری ازبک ها در مرزهای تاجیکستان

4-      رقابت بالقوه بین چین و روسیه

چین و روسیه صرف نظر از همکاری در حوزه آسیای مرکزی، با یکدیگر رقابت دارند. با احیای قدرت ملی روسیه، نفوذ سنتی آن در آسیای مرکزی بسیار تقویت خواهد شد. چین نیز با گسترش هر چه بیشتر روابط خود با کشورهای این منطقه، نفوذ بیشتری در آن پیدا خواهد کرد. در صورتی که جنبه رقابت آمیز رویکرد چین و روسیه نسبت به این منطقه بر جنبه همکاری جویانه آن برتری پیدا کند، این امر پیامدهای منفی برای توسعه سازمان همکاری شانگهای خواهد بود .

5-       بی ثباتی دولت ها در کشورهای آسیای مرکزی

کشورهای آسیای مرکزی همگی دارای نظام سیاسی بسیار متمرکزی هستند که قدرت در آنها در شخص رئیس جمهور تمرکز یافته است. در نتیجه سازوکاری برای انتقال مسالمت آمیز قدرت در این کشورها وجود ندارد که این خود می تواند سبب ایجاد عدم اطمینان نسبت به سازمان همکاری شانگهای گردد.

http://did.ir/reader/?cn=pp00020073708132315

نتیجه گیری

سازمان همکاری شانگهای در اصل یک پیمان نظامی- امنیتی است تا یک پیمان اقتصادی و تجاری؛ این سازمان هم اینک 6 عضو دائم (چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان) و چهار عضو ناظر (ایران، هند، پاکستان و مغولستان) دارد. مساحت کشورهای عضو اصلی و ناظراین سازمان روی هم معادل 37 میلیون کیلومتر مربع از سطح خشکی های کره زمین است.

نزدیکی و وسعت جغرافیایی اعضای این سازمان (حدود 28 درصد سطح خشکی های کره زمین) ، جمعیت عظیم آن اولین بازیگر منطقه ای در جهان با بیش از 40 درصد جمعیت جهان، برخورداری از بیشترین ذخایر نفت و گاز جهان، پتانسیلهای اقتصادی منطقه، روابط تاریخی- فرهنگی کشورهای عضو، احساس تهدیدهای مشترک، برخورداری از فناوری و سلاح هسته ای، وجود دو کشور دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد (چین و روسیه) و موارد دیگر نشان می دهد که در این سازمان قابلیت تبدیل به یک قطب بین المللی نه تنها از نظر سیاسی- امنیتی بلکه از نظر اقتصادی وجود دارد.

نگاهی به کشورهای عضو این پیمان، نشان می دهد که آنها قابلیت آن را دارند تا در دهه های آینده یکی از بزرگ ترین قطب های بین المللی اقتصاد، تجارت، سرمایه گذاری خارجی، انرژی و نظامی را در جهان شکل دهند. چین و روسیه ارتشی قدرتمند و اقتصادی رو به رشد دارند. از نظر اقتصادی، جایگاه چین با دیگر دولتهای عضو این پیمان متفاوت است. پیش بینی می شود که چین به زودی به قدرت اول اقتصاد جهان تبدیل شود. این سازمان بیشترین حجم ذخایر انرژی نفت و گاز دنیا را دارد.

در این میان، ایران و روسیه بالا ترین ظرفیت انرژی را دارند. ایران رتبه سوم ذخایر نفتی جهان و رتبه دوم گاز جهان را دارد. روسیه دارای رتبه اول گاز و از کشورهای دارای نفت جهان است. روسیه، چین، هند و پاکستان دارای سلا ح هسته ای و ایران و قزاقستان از ظرفیت هسته ای صلح آمیز برخوردارند. در زمینه اقدام های فضایی، هند، چین و روسیه جایگاه ویژه ای در جهان دارند.

بدین ترتیب، برخورداری از قلمرو جغرافیایی وسیع، جمعیت زیاد، منابع انرژی گسترده، سلاح های هسته ای، نیروهای مسلح قابل توجه، حق وتو در شورای امنیت و عوامل دیگر به این سازمان پتانسیل اقتصادی، سیاسی و نظامی بالایی می بخشد.

 

 

منابع:

کتب:

1-      قوام، عبدالعلی. اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل، تهران: سمت، چاپ نهم،1382

2-      آقایی، داود.  سازمان های بین المللی ،تهران: نسل نیکان، 1382

3-      . سیف زاده، سید حسین، نظریه پردازی در روابط بین الملل ؛مبانی و قالب های فکری، تهران: سمت، 1376

4-      قوام، سید عبدالعلی، روابط بین الملل نظریه ها و رویکردها، تهران: سمت، 1384

5-      لوکومبیس، تئودور و ولف، جیمز. نظریه های متعارض در روابط بین الملل، ترجمه و تدوین وحید بزرگی، تهران:ماجد، 1375

6-      طالبی فر، عباس و جعفری پاسکیایی، سیاوش ، سازمان همکاری شانگهای و موضوع عضویت جمهوری اسلامی ایران ،تهران: سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، 1387

7-      انوری، حمیدرضا، «نگاهی به شکل گیری سازمان همکاری شانگهای»، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز ، تابستان 1380

8-      حمیدرضا انوری ؛ مرتضی رحمانی موحد، سازمان همکاری شانگهای؛ چشم اندازی به سوی جهان چند قطبی، تهران: وزارت امور خارجه،چاپ اول، 1386

9-      نقیب زاده، احمد، « ایران، کانون چند زیر سیستم منطقه ای» مطالعات اوراسیای مرکزی ، سال دوم، شماره 5، 1388  

10-   واتسون،گرگ، سازمان همکاری شانگهای: امنیت ملی ایران در قرن بیست و یکم،ترجمه فاطمه سلطانی، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 55،تابستان 1385       

11-   اخوان کاظمی، مسعود، سازمان همکاری شانگهای، اهمیت ژئواستراتژیک، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 55،تابستان 1385            

12-    بزرگی، وحید، حسینی، میرعبدالله، مطالعات اوراسیای مرکزی، مرکز مطالعات عالی بین المللی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، سال سوم، شماره 7، پاییز و زمستان 1389

13-    http://did.ir/reader/?cn=pp0020073504152316

14-      http://did.ir/reader/?cn=pp00020073708132315  

15-    ww.sectsco.org 

16-     www.dr-shsfie.ir/post-45.aspx

17-   www.mehrnews.com

18-   www.farsnews.com



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد